جدول جو
جدول جو

معنی میان قلیان - جستجوی لغت در جدول جو

میان قلیان(قَلْ)
میانۀ قلیان. میانه. قسمتی از قلیان که میان مخزن آب (ته قلیان) و جایگاه تنباکو و آتش در قلیان قرار دارد و آن چوبی است میان تهی که بر آن به عمل خراطی برجستگیها و فرورفتگیهای مدور باشد تزیین را و در انتها، نی مانندی میان تهی دارد که داخل آب گردد و آن را نی آب گویند و خود میانه را بر کوزۀ قلیان یا ته قلیان جای دهند و سرقلیان را بالای آن قرار دهند. و در بدنۀ آن سوراخی است که به تجویف میانۀ غلیان رسد و یک سر چوبی نی مانندیا نی پیچی را بدان متصل سازند و سر دیگر آن را در دهان گیرند و نفس فرو برند تا دود حاصل از اشتعال تنباکو از میانۀ قلیان بگذرد و داخل دهان وریه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ قَلْ)
میانه. میانه غلیان. (یادداشت مؤلف) رجوع به میانه و میانه غلیان شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ غَلْ)
جزء چوبین از غلیان که در میان سر (سرقلیان) و آبگیر (ته قلیان یا کوزه قلیان) واقع شده است. (از ناظم الاطباء). قسمت چوبی خراطی شده از غلیان که از سوی بالا به سر غلیان متصل شود و از سوی پایین به کوزۀغلیان یا ته غلیان. میان قلیان. و رجوع به میانه و میانۀ قلیان شود
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
مشعشع:
گردون ز برق تیغ چو آتش لیان لیان
کوه از غریو کوس چو کشتی نوان نوان.
این کلمه را فرهنگ سروری لپان لپان ضبط کرده است با ’پ’ فارسی بجای یاء. و رجوع به لیان و به لپان لپان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیان لیان
تصویر لیان لیان
درخشان مشعشع درخشان
فرهنگ لغت هوشیار